Friday, February 18, 2011

از تمامی سپاهیانی که به مردم ملحق میشن حمایت میکنیم واز حقوق انسانیشون دفاع میکنیم

نامه‌ای که دیلی تلگراف منتشر کرده و خبر از این داده که برخی از فرماندهان سپاه قصد تیراندازی به مردم ندارن نامه بسیار مهمی هست حتی اگر این نامه جعلی باشه که احتمالش ضعیف هست می‌تونه یک پیغام از درون سپاه از طرف برخی نیروهای ناراضی به مردم باشه برای ارزیابی واکنش مردم و گرفتن تصمیمات سرنوشت ساز بعدی که هزینه‌ای که جنبش در آینده خواهد داد را تعیین میکنه

ما باید به این تردید و سردرگمی برخی نیروهای نظامی حاکمیت پاسخ مناسب بدیم که اگر از مردم حمایت نمیکنن حداقل به سمت مردم حمله نکنن یا اگر نمیتونن در انجام دستورات ضد مردمی مافوق تا جایی که توانش را دارن کوتاهی کنن

یک لحظه خودمون را بگذاریم جای نیروی نظامی که مرتکب جرایمی سنگینی شده اگر هدف گرفتن انتقام کور انقلابی باشه آیا با فرستادن این پیغام که ما از اونها انتقام سختی خواهیم گرفت اونها را در سرکوب مردم مصمم تر نمیکنه؟ و این باعث نمیشه که مردم هزینه بیشتری بدن؟ کسانی که مثل مبارک و بن علی هیچ جایی ندارن برن و اموالشون در خارج هم مسدود خواهد شد وقتی ببینن سرانجام خودش مرگ سخت و خانواده اش آوارگی هست آیا در نبود جمهوری اسلامی هیچ چیزی برای خودش و خانواده اش باقی خواهد موند که دست از سرکوب خونین برای حفظ نظام برداره؟

از طرفی هم نمی تونیم به جای خانواده قربانیان تصمیم بگیریم و بگیم بخشیدیم! اما راه حلی وجود داره که این نیروهای نظامی را جذب کنیم و حقی از قربانیان تضییع نشه و اون حفظ کرامت انسانی و دفاع از حقوق انسانی هر کسی حتی شخص خامنه ای هست
ما باید به نظامیان حکومتی این پیغام را بدیم که فردای سرنگونی رژیم حمام خون بر پشت بام مدرسه علوی راه نمی اندازیم ما نمی خوایم کهریزک داشته باشیم و هیچ کس را نمی خوایم شکنجه کنیم خانواده هیچ کسی را به خاطر جرم یکی از اعضایش نمی خوایم آزار بدیم

ما به خیاباونها اومدیم تا تمام اعمال زشت و شنیعی که برخی از سپاهیان و بسیجیان علیه مردم انجام دادند فردای آزادی علیه شکنجه گران خودمون انجام ندیم

بنابراین باید با صدای بلند از تک تک سپاهیان که به نوعی از مردم حمایت میکنن حمایت کنیم و از حقوق انسانیشون در هر شرایطی دفاع کنیم

اما نیروهای نظامی که هنوز قصد سرکوب را دارن باید این هشدار را به اونها داد که این روزها با هفته‌های اول پس از انتخابات فرق بسیار داره خشمی شدید در بین مردم وجود داره که هیچ چیزی جلودارش نخواهد بود
گذشت زمان مدارا با شمایی که لیاقت بزرگواری مردم را نداشتید یکی از همین اراذل سرکوبگر توی وبلاگش نوشته بود که سبزها می ترسیدن از اوباش حکومت! نجابت مردم را به حساب ترس می گذارید؟ در روزهای آینده آن چنان ترسی را تجربه کنید که روزی صد بار آرزوی مرگ کنید نیروی نظامی که در تظاهرات به سمت مردم حمله میکنه باید بدونه تا زمانی که خلع سلاح نشده خشم مردم را با تمام اعضای بی مقدار بدنش درک خواهد کرد
امیدواریم هنوز اندکی درایت و فهم در بین سپاهیان ما وجود داشته باشه و از ارتش مصر یاد بگرین و به فکر منافع کوتاه مدت نباشن

Thursday, June 17, 2010

مانا نیستانی: من توهینی در کار نیک آهنگ نمی‌بینم

مانا نیستانی در صفحه پروفایل فیسبوک خودش موضوعی را مطرح کرده که مرتبط با جنجالی است که این روزها کاریکاتور نیک آهنگ به وجود آورده موضوع «توهین تخریب شوخی نقد سازنده» نظرات خود مانا که بسیاری از مخالفان و منتقدان نیک آهنگ کارهایش را بسیار می پسندد بسیار جالب توجه است مانا می گوید:

من هم شاید خیلی از کارهای نیک اهنگ رو نامنصف یا گاهی تحلیل سیاسی اش رو ضعیف بدونم که قضیه ای کاملا نسبی و قابل بحث است-طرفداران احمدی نژاد هم احتمالا من رو آدم بی انصاف با تحلیلی ضعیف می دونند- اما توهینی در کارهاش نمی بینم. اون بنا بر زاویه دید و تحلیل خودش نگاهی نسبت به مسائل داره که بدون خودسانسوری ترسیم می کنه. مثلا همیشه گفته که دید خوشی نسبت به اصلاح طلب های داخل ایران نداره. پس طبیعتا یکی از مایه های ثابت کارهاش این ها می شن. این به معنای توهین نیست. به علاوه هر کارتونیست بخشی یا درصدی از افکار عمومی رو -نگیم نمایندگی می کنه- لا اقل بازتاب می ده. پس حتما حضور و وجود کارتونیست هایی با دیدهای مختلف لازمه تا بشه بهتر افکار و عقاید رو برآورد کرد. نمی تونیم عصبانی باشیم که چرا نیکاهنگ- یا من- یا دیگری نظر مقبول شما را مصور نمی کنه چون در این صورت هویت مستقل و واقعی اون رو زیر سووال می برید و ما که نمی خواهیم درگیر یک توتالیتاریسم دیگه بشیم که فردیت ها رو قراره قربانی مصلحت جمع- اگر جمعی باشه- یا بدتر، خواست شخصی خودمون کنه
پس فکر کنم بهتره به جای انگ زدن، اگر دید نامنصفانه یا تحلیل غلطی می بینیم به همون اشاره کنیم
اگر به جای نگاه قیم مابانه و خود حق پنداری مطلق که تنها باعث ایجاد درگیری شدید با مخالفانمان می شود مطلب مخالف خود را حذف نکنیم و به شعور مخاطب احترام بگذاریم تا مخاطب خود به این نتیجه برسد که مخالف ما قصدش توهین نقد تخریب یا ...بوده بهتر نیست؟



Monday, September 21, 2009

گزارشی از بازداشت نزدیک به هفتاد نفر در روز قدس مشهد

یک عده دائم میگن که توی مشهد مردم کاری نکردن در صورتیکه خبر ندارن چه اتفاقاتی اینجا افتاده و چه جوی در روز قدس بود من مشاهدات خودم و گزارش چند نفر از دوستام که روز قدس بازداشت شدن را میگم تا درک واقع بینانه‌ای از مشهد داشته باشیم روز قدس فضای مشهد به شدت امنیتی بود محل اصلی راهپیمایی که هیچ نقاط اصلی شهر هم پر از نیروهای نظامی بود و هنوز به نزدیک محل تجمع نرسیده اگر کسی نشان یا لباس سبز داشت از مرگ بر منافق و ....لباس شخصی‌ها بی نصیب نمی‌موند دوستان من را هم به دلیل پوشیدن شال سبز اونم زیر چادر! بازداشت کردن و بردن زندانی که آدم‌های معتاد و ...بودن دوستم می‌گفت که تعدا دستگیرشدگانی که باهش در اون ساعت بردن نزدیک به ۷۰ نفر بوده که جرمشون لباس یا نشان سبز بوده البته چند نفر هم به جرم الله اکبر گفتن گرفته بودن و در بینشون از دختر ۱۴ ساله تا خانمی ۶۰ ساله حضور داشته موقع دستگیری ۷ نفر را در صندلی عقب سمند می‌گذارن که حتی یکی از کسانی که جزو سبزها نبوده میاد اعتراض میکنه و میگه آقا اینها را برای چی گرفتید؟ کجا می‌برید؟ برخورد نیروهای انتظامی هم با دستگیرشدگان فرق داشته در یک مورد یک پلیس به شدت یک دختر را با لگد و.... می‌زنه (دنبال این هستیم اسمش را پیدا کنیم ) و برخی از نیروهای پلیس هم فحش‌های رکیک می‌دادن اما در بینشون بودن کسانی که معلوم بود ناراضی هستن و مونده بودن چی بگن بعد از بازداشت بازجویی شروع میشه و سوالها این بوده: چندمین باری است که راهپیمایی روز قدس شرکت کردید؟ البته باید اینجور مواقع همه چیز را انکار کرد و بعضیا گفتن من داشتم می‌رفتم حرم! و البته جناب بازجو در برابر سوال و انکار بچه‌ها کم می‌آورده مثلا یکی گفته شما باید اول تفهیم اتهام کنید اصلا آئین نامه شما چیه؟ بعد بازجو گفته چی؟ آئین نامه چیه؟ طرف اصلا نمی‌دونسته قانون چی هست! جرمشون هم زیر برگه نوشته بودن لباس سبز! و یکی اعتراض کرده خوب توی تلویزیون اعلام کنید سبز نپوشیم! شیوه اتهام‌زنی بعضیاشون به شدت مسخره بوده مثلا به یکی می‌گفتن موبایلت کو؟ انداختیش دور؟ می‌دونم انداختیش دور! حالا اصلا بدبخت موبایل همراهش نبوده یا به دروغ می‌اومدن می‌گفتن ما تو را زیر نظر داشتیم داشتی ...در حالیکه دروغ می‌گفتن بعد که فایده نداشته از آخر گفتن به جرم همشون یک دستبند سبز اضافه کنید! در ضمن اینم بگم بدترین جرم دستبند سبز بوده از دید اونها! و البته یک دختری هم گویا اعلامیه توی کیفش داشته که از ترس می‌‌لرزیده به هر حال بعد از بازجویی و اومدن قاضی با کلی منت گذاشتن بعد از ۷-۸ ساعت اکثرشون آزاد شدن ولی چند تایی را نگه داشتن مثل اونی که اعلامیه داشته و.... این مربوط به بازداشت خانومها در یک ساعت مشخص هست که با هم بودن قطعا در ساعات دیگه و جاهای دیگه بازداشت بوده یعنی خیلیها را گرفتن و مسلم هست که تعداد سبزهایی که حاضر بودن بیشتر از اونایی بوده که دستگیر کردن نکته خنده‌دار ماجرا هم اینکه اثر انگشت ازشون گرفتن(گویا از ده انگشت ) و یک تابلو که روش شماره بوده دادن دستشون و ازشون عکس گرفتن! اینا زندانیان سیاسی بودن که جرمشون لباس سبز بوده و رفتن زندان معتادها!

Tuesday, July 14, 2009

سخنان تاریخی رمضان زاده یک روز پیش از دستگیری :کودتا کردند تا درغیاب مردم کشور را به بیگانگان بفروشند.

بسم الله الرحمن الرحیم خوب دوستان ما را گرفتن که ما بترسیم هیچ دلیل دیگری برای دستگیری این دوستان وجود نداره تصمیم گرفتن یک کارایی بکنن به تعبیر آقا سعید تصمیم گرفتن که کشور و بفروشن داد زدن فریاد زدن امتیاز نمی‌دیم امتیاز نمی‌دیم به یک جایی رسیدن باید امتیاز بدن به خارجی وجه المصالحه امتیاز به خارجی گرفتن ماهاست ! شروع کردن اول سال اول خانوما را بترسونن دیدن نمیشه بعد گفتن اراذل و اوباش را می‌ترسونیم اونم دیدن فایده نداره نوبت ماها رسیده پشت قضیه هیچی نیست جز ترسوندن اگر نترسیدیم استبداد عقب می‌کشه تجربه تاریخی هم داریم دقیقا سال ۵۴ شاه همینجوری عمل می‌کرد پول نفت زیاد شده بود فکر می‌کرد با پول نفت هر کاری می‌تونه بکنه همه مخالفان را هم گرفته بود انداخته بود زندان بعدشم اعلام کرد هر کی با من نیست پاسپورت بگیره بره بیرون ما از این مملکت بیرون نمی‌ریم این مملکت مال ماست هر کی بخواد مملکت را بفروشه جلوش می‌ایستیم دوستانمونم تنها نمی‌ذاریم اگه لازم باشه هممون می‌ریم زندان
توی همه این آدمای قدر قردتی که دارن میگیرن و دستگیر می‌کنن و تیراندازی می‌کنن یک نفر پیدا نمیشه که بگه به کدوم دلیل این بچه‌ها را گرفتن؟ فقط می‌خوان بترسونن ارتباطات را دارن قطع میکنن یک خبرگزاری کوچیک که آقای حیدری اداره می‌کرد را نمی‌تونن تحمل بکنن می‌دونن ناکارآمد هستن و مدیر نیستن دارن گاز را می‌فروشن به هندیا بدتر از قرارداد ترکمنچای همه جا را دارن به باد می‌دن خوب باید یک عده را هم بگیرن خوب اگر یک حکومت داره یک چیزو به خارجی واگذار می‌کنه نتونه چهار تا دانشجو را بگیره چهار تا فعال سیاسی را بگیره چجوری اسم خودشو می‌ذاره حکومت؟ ما وجه المصالحه شدیم دوستان ما را اگر ما بترسیم آزاد نمی‌کنن بایستیم اختلافات را کنار بذاریم مثال برشت را یادتون باشه که اول کمونیست را می‌گیرن بعد یهودیا را می‌گیرن بعد لیبرال‌ها بعد میان ما را می‌گیرن ما باید روی یک نقطه تکیه بکنیم هر کس در این مملکت فعالیت سیاسی قانونی مسالمت‌آمیز می‌کنه حق آزادی فعالیت سیاسی داره و هر کس مخالف این رفتار عمل می‌کنه مستبد هست به هر نامی که می‌خواد باشه ممکنه نتونیم دوستانمون را آزاد بکنیم (این قسمت واضح نیست) ما رو به خارجی نمیاریم مثل اینا ما امتیازی به خارجی نمی‌دیم اگر مقاومت کنیم این فنری که اونا دارن بهش فشار میارن که بشکننش می‌جهه وقتی جهید مملکت را آزاد می‌کنیم مقاومت کنیم این وسط پیروزی ماییم خیلی ممنون